آمادگي
اجتماعي در فاز پاياني رژيم
خلاصه اي براي خوانندگاني كه دراين مبحث به ما پيوستند
وقتي
ميگوييم رژيم در فاز پاياني است و آنچه تا بحال مايه حيات و تداوم ولايت فقيه بوده،
حالا باعث بحران برايش شده، باين معني نيست ديگر كاركردهاي خودش را متوقف كرده،كما
اينكه سركوب در داخل ايران يا زن ستيزي، اينها كاركرد ذاتي پديده ولايت فقيه است.پوياييهاي
بقاء ولايت فقيه همين صدور ارتجاع و سركوب و زن ستيزي است. تا وقتي ولايت فقيه
هست، اينكارها را ميكند. لحظهيي كه اينكارها را متوقف كند، وتحت تأثير ضعفها و
آشفتگيهايش خود بخود بيفتد ديگر ولايت فقيه وجود ندارد. اين يك تصور واهي است.
كسانيكه
ميگويند يك روز رژيم ايران از اين كاركردها دست برميدارد يا آنرا تعديل ميكند، جهل
دارند يا خود را به جهالت ميزنند كه متوقف شدن اين كاركردها، پايان رژيم است.
بنابراين هر قدر هم كه دچار افول و ضعف بشود تا لحظه آخر ادامه ميدهد، پس علاوه برموقعيت
عيني كه بايد فراهم شده باشد. عامل ذهني هم ضروري است.
سوال :
منظور ازآمادگي اجتماعي چيست ؟
پاسخ : منظور اين است كه در سطح
جامعه شرائط و عوامل دگرگوني بنيادي به حد بلوغ رسيده و پخته شده, يا يك نارضايتي
حاد و فراگير وجود دارد كه خواست آن تغيير نظام حاكم است. بحث شرط و مبني تخم مرغ و مرغ
سوال: اگر بخواهيم بطور مشخص
و عيني دررابطه با وضعيت كشور خودمان ايران مثال بزنيم , عده اي هستند كه مخالف
هستند و ميگويند برعكس اونچه كه شما گفتيد , اتفاقا درخيابانها هيچ حركتي ديد
نميشود و ملت يخ زده هستند.نظر شما چيست؟
جواب: پاسخ شمارا كه سال 88
بخوبي بچشم ديديم.
فكر كنم موافق باشيد براين
واقعيت كه شرايط سركوب درسال 88 به خاطر جنگ و جدال دربين جناحين افت كرد و به
هرحال زمينه اي براي بروز اختلاف و بعد هم انفجار جامعه فراهم شد. بنابراين اين
ميتوان به جرات گفت خقان امروز نسبت به سال 88 بيشتر است. پس پتانسيل يك جوشش و عصيان عظيم همچنان وجود
دارد اما شرايط عيني آن و سطح سركوب اين پتانسيل را موقتا درحبابي نگه داشته است.
مقامات خود رژيم بهتر اين بحث را باز ميكنند. توجه كنيد به مصاحبه اي كه محمد علي
افشاني , ريس وقت سازمان نو سازي و تجهيز مداري كشور در تاريخ 22 اسفند 83 با فارس
داشت . او گفت : «حدود 72 هزار کلاس درس خطر آفرين در کشور وجود
دارد که 40 هزار کلاس درس در حکم بمب ساعتي هستند که اگر عمل کنند، فاجعه‌اي رخ ميدهد.
طبق آمار خبرگذاري مهر, سه ميليون
و 200 هزارکودک شش تا 17ساله درکشور وجود دارندکه يا اصلابه مدرسه نرفته اند يا بدلايل
مختلف از تحصيل بازمانده اند. اين آمار منهاي کودکان و نوجواناني است که در سالهاي
قبل از 1385، بدلايل مختلف از تحصيل بازمانده اند و هم اکنون از چرخه نوجواني وارد
جواني شده و پاي در دهه دوم زندگي خود گذاشته اند. و اين موج بيداري است كه به
صورت پتانسيل وحشت رژيم را بر مي انگيزد و ازاين رو هم بسيار تلاش ميكند با
تبليغات با منحرف كردن و غير سياسي كردن و جذب نوجوانان به موضوعات اجتماعي , آنها
را كاملا ازاين امر دورنگه دارند.
. به سوريه نگاه كنيد , يكي
از اصلي ترين موتور تظاهرات و جنبش مردمي آنها نوجوانان هستند
بنابراين پتانسيل وجود دارد
ولي سركوب آنرا قفل كرده است . ولي ناخواه يك جايي بيرون ميزند.
سوال: پس
شما ميخواهيد بگوييد چون به چشم نمي بينيم و يا لمس نميكنيم , دليل نداري كه نتيجه
گيري كنيم كه وجود ندارد.
پاسخ: واقعيت اين استكه حتي اگر آن قيامها هم اتفاق
نميافتاد در وجود چنين استعدادي كمترين ترديدي نداشتيم. زيرا عوامل مادي آن وجود
دارد. استدلالي كه براين پايه سوار باشد كه
”بايد لمس كرد و ديد ” تا باوركرد, يك رويكرد پوزيتيويستي يا يك تجربه گرايي كور است كه راه را براي نيروي
عنصر مبارز و آزاديخواه و يك جنبش آزاديخواه ميبندد. و واقعي نيز نيست. ما كه درصدد يك بحث فلسفي يا نشان دادن مغالطههاي
منطقي نيستيم.
حرف اين
است كه اگر بنا را بر اين تجربهگرايي بگذاريم، توان فهم و قدرت ديدن فرصتهاي
مبارزاتي را از دست ميدهيم.
سوال: اما درمقابل
نتيجه گيري شما بحثي دارم , و آن اينكه ازكجا معلوم كه حرف شما ذهني نباشد؟ يعني
بر پايه آيده و آرماني باشد كه شما براي خودتون تصورداريد و با واقعيات و عمل
فاصله ها داشته باشد؟
پاسخ: شما حق
داريد كه شك بكنيد اما اين شك غير علمي است . چرا كه درنيم قرن گذشته و در تاريخ
معاصر خودمان درايران همين تجربه را سپري كرديم.
سه سال قبل از سرنگوني شاه،
چه كسي باور ميكرد بزودي جنبشهاي اعتراضي شروع بحركت ميكنند.
بظاهر سركوب و فضاي پليسي ايجاد شده توسط شاه
آنقدر درآن شرايط سنگين بود كه كسي تصور نمي كرد كه شاه سرنگون شود. پتانسيل
نارضايتي وجود داشت , ولي هيچ عامل عيني كمك كننده اي نبود. تا اينكه با شروع
رياست جمهوري جيمي كارتر , شاه تحت فشار سياست جديد آمريكا با شعار حقوق بشر، شلاق
و اعدام را متوقف كرد. اين همان شرايط عيني را فراهم كرد كه منجربه جرقه و بعد
قيام گرديد.
تا قبل از آن , چه كسي
ميتوانست تصوركند و واقعي ببنيد كه دربطن جامعه , پتانسيل چنين تظاهراتهايي و
خيزشهايي وجود داشته باشد؟ آنهم درشرايطي كه تبليغات عظيم شاه مستمرا ادعا ميكرد
كه قدرت نظامي شاه عظيم ترين و با ثبات ترين نيروي نظامي درمنطقه و جزيره ثبات
است. و التبه يك واقعيت نظامي هم بود چرا كه شاه در شاخ آفريقا دخالت نظامي ميكرد،
جنبش ظفار را به نفع سلطان نشين عمان سركوب ميكرد.
ولي همان موقع هم سازمان
مجاهدين با درك پوياييهاي حركت جامعه و شناخت بنبستهاي رژيم حاكم قوياً تأكيد
ميكرد كه موقعيت عيني براي سرنگوني رژيم شاه فراهم است و اين اثبات شد.
نزديك تر برويم ،قبل از شروع
قيامهاي سال 88 كسي بذهنش خطور ميكرد كه قيامهايي از تهران و 10 الي 20 شهر ديگر
خواهد جوشيد تا قيام كبير عاشورا پيش خواهد رفت .
خود خامنهاي ولي فقيه
ارتجاع چنان سرمست و نشئه فرصتهاي بادآورده ناشي از اشغال عراق توسط آمريكا بود،
كه ميخواست اداي دمكراسي دربياورد و آن مناظرهها را در آستانه نمايش انتخابات
رياست جمهوري گذاشت كه تبديل به يك نقطه عطف شد براي خيزشهاي بعد از انتخابات،
فضا باز كرد.
نتيجه اينكه با يك ديد ظاهربين
با اكتفا كردن به رويه و سطح قضايا نميتوان جوشش واقعي درون جامعه را درك كرد.
سوال: اگر
بخواهيم با اين منطق شما پيش برويم نياز به مثالهاي مادي از عوامل عيني در جامعه
داريم.
پاسخ: گرچه
درپاسخ به سوال شما شايد يك فصل ميتوان نوشت و كنفرانس داد اما تلاش ميكنم مختصر
با ذكر چند فاكت اين بحث را بازكنم.اول ببينيم در جامعه ما تضادهاي اساسي كه با
رژيم حاكم وجود دارد، كدام است؟
ببنيد چند
قلم تضادرا كه همه با آن دراخبار روزانه رسانه هاي حكومتي مواجه هشتيم به شرح زير
هستند :
تضاد بين زنان
و رژيم زن ستيز, وقتي از ”تضاد” صحبت ميكنيم , بحث از اختلاف سطحي نيست كه با يك
يا دو راه كار آن مشكل حل شود, بلكه مشكل پايه اي تر ازيك يا دو تغيير است و نياز
به تغييرات ريشه اي تري است تا مشكل حل شود. بنابراين به آن ميگوييم ”تضاد”. چند
تضاد ديگر شامل :
تضاد بين
جمعيت پرشمار بيكاران با حكومت به مثابه كارفرماي اصلي است
تضاد ميان كارگران
با حاكميت چپاولگر و دزدي و غارت است
تضاد بين مخالفان واقعي اين رژيم و قشر وسيعي كه
خانوادههاي اعضاي مجاهدين، شهيدان، و صدها هزار زنداني شكنجه شده را شامل ميشود
با ديكتاتوري
تضاد بين
مليتهاي ستمزده با منشأ اصلي ستم و تبعيض كه همين رژيم است
تضاد پيروان
مذاهب گوناگون با حكومتي كه بر تبعيض مذهبي بنا شده
تضاد بين
طبقة متوسط حرفهيي با ارتجاع حاكم
تضاد بين
قشر روشنفكر و دانشجو با ارتجاع عقب گراي حاكم
تضاد بين
200 ميليون جوان و نوجوان مبتكر و خلاق است كه دنبال نو آوري و انفجار انرژي و
استعداد خود هستند و قفسي كه ولايت فقيه ايجاد كرده است...
و اين ليست
ميتواند ادامه دار باشد... البته هريك نيز خبرها و فاكتهاي مادي و عيني نيز داشته
و يا بعنوان مسايل و نكات روزمره جامعه تلقي ميشود. (چند خبر مربوط به اين تضادها
را درانتهاي همين بحث دراختيار سايت شما قرارميدهم)
از حجاب و پوشش تا موسيقي و
فيلم و چهارشنبه سوري و ميهماني خانوادگي و... يك فهرست طولاني ديگر از اين مسائل،
همهاش اسباب جدال و رويارويي ميان بخشهاي مختلف جامعه ايران با رژيم است.
سوال: شما لسيتي از مشكلات
جامعه دراينجا مطرح كرديد كه ميتواند مشكلت هرجامعه اي باشد. آيا دراين بين ”تضادي”
هم هست كه خاص باشد؟
پاسخ: تضاد وقتي حل نشود, دريك مرحله نمي ماند و بحران تبديل
ميشود. اين ويژگي هر پديده ايست كه هيچوقت يكسان و يكجا نيست و متاثر ازشرايط خودش
و بيرون ازخودش است. بنابراين همه اين تضادها درحال تغيير تحول هستند. و دراين
پروسه استكه تضاد ”خاص” ميشود. درست مانند بيماري. وقتي جلوي آنفولانزاي مرغي را
نگيرند اين آنفولانزا تبديل به اپيدمي ميشود و يك كشور و يك مملكت را ازكار مي
اندازد.
سوال:اين كاملاً روشن است. شما
از بتعارض رشيدن تضاد صحبت ميكنيد. شكي نيست كه در همه اين پهنهها بين مردم و
رژيم مشكل وجود دارد. ولي آيا همة اينها به تعارض رسيده، آيا همه اينها به درجهيي
رسيده كه براي مردم تحمل ناپذير شده و آنها را به رويارويي با رژيم بكشاند؟
پاسخ: بله, قطعا همينطور است
و تحمل ناپذير شده است.
اختلاف طبقاتي موجود را كه بطرز
وحشتناكي رشد كرده درنظر بگيريد. فقط اگر آمارهاي رسمي يعني گفتههاي خود حكومت رامد
نظر قرار بدهيم، از جمعيت 75 ميليوني كشور،حدود 50 ميليون نفر زير خط فقراند. سال
گذشته، يعني قبل از موج اخير بيكاري و گراني و فقر، آمار گرسنهها به بيش از 4
ميليون نفر رسيده بود. تورم مواد خوراكي درسال 91 به 57 درصد رسيد. اينها همه
آمارهاي رسمي است.
بغير از اين مجله اكونوميست لندن گزارش داده بود بالاترين آمار اهداء عضو توسط افراد زنده مربوط به ايران است.
بغير از اين مجله اكونوميست لندن گزارش داده بود بالاترين آمار اهداء عضو توسط افراد زنده مربوط به ايران است.
علت چيست مردم فقير و تهيدست كليههايشان را ميفروشند.؟
و اين تاكجا ادامه دارد؟ و مگر ميتواند ادامه داشته باشد؟
پس دربطن خودش هريك ازاين
مشكلات , تضاديست كه ازمرز تحمل ناپذيري عبور كرده.
همه اين تضادها به شدت ضد حكومتي است . خصلت
مبارزاتي دارد.
مليتها در ايران رودروي
رژيماند. چون بشدت سركوب ميشوند و حقوقشان ضايع ميشود.چطور جوانان بلوچ و كرد و
عرب را دسته دسته اعدام ميكنند يا حكم اعدام برايشان صادر ميكنند.
هر جوان ايراني بصرف اينكه
جوان است،هر زن ايراني چون زن است هدف سركوب و تبعيض و تحقير از جانب حكومت است.
هر شهروند ايراني كه سني
است، يا مسيحي يا بهايي يا اهل حق هدف تعرض و ناامني است.
دراويش را درنظر بگيريد.آنها
كه ازابتدا تمايلات سياسي نداشتند! صرفاً
بخاطر اينكه ميخواهند حسينيه يا خانقاه داشته باشند و اعتقاد مذهبي خود را حفظ
كنند، چطور مورد حمله قرار ميگيرند.درهمين ماههاي اخير زندانيان دلير دراويش به
چه اعتصابهاي طولاني و شجاعانهيي دست زدهاند.
يا مسأله محيط زيست در
سالهاي اخير به يك انگيزه قوي براي اعتراض و حتي قيام تبديل شده.
وحتي جدا كردن قسمتي از
استان خوزستان همين اواخر تبديل به يك تظاهرات عظيم درخوزستان شد.
باينها اضافه كنيد ميليونها كارگري را كه چند ماه چند ماه حقوق نميگيرند يا با قرارداد موقت به اسارت كشيده شدهاند يا ساكنان حومههاي فقير نشين و سكونتگاههاي غير مجاز من حساب كردم از هر 4 نفر جمعيت تبريز يا مشهد 1 نفر در اين فقيرنشينها زندگي ميكنند. جمعيت آلونكنشينها در سي سال گذشته بيش از پنج برابر شده، و 70 آلونك نشين در سراسر كشور ايجاد شده است
اينها همه مادههاي انفجاري
نيرومندي عليه رژيماند.
سوال : نهايتاً از اين
واقعيتها چه نتيجهيي ميگيريد؟
پاسخ : بحث ما بر سر آمادگي
اجتماعي براي دگرگوني بنيادي در ايران بود.
با يادآوري اين واقعيتها ميخواهم
بگويم كه در ايران امروز، عده اندكي هستند كه حكومتكنندگان و پاسدارانِ آنها
هستند. عدهيي هم هستند در نوعي تعامل و بده و بستان با رژيم اند همه اينها در
مجموع يك اقليت ناچيز دو سه درصدي را تشكيل ميدهند.
بقيه جمعيت كشور در رويارويي
و تقابل با حكومت است.
جامعه ايران بشدت قطب بندي
شده. بين رژيم و ضد رژيم. اينرا همه جا ميتوانيد ببينيد.
درزمان شاه , و تحت حاكميت
شاه كه يك ديكتاتوري نامشروع و منفور بود، قطب بندي درجامعه باين درجه نبود، اينطور نبود كه بر سر همه چيز
مابين ملت و حكومت منازعه وجود داشته باشد.
تعارضها باين وسعت و در اين
شدت نبود. با اين حال همان تعارضها حكومت را سرنگون كرد. چه رسد به اين ديكتاتوري
ضدبشري.
سوال: الان مثالهايي كه زديد
به اختلاف و يا تضادهايي اشاره ميكرد كه قشرهاي مختلف با حكومت دارند. پس سوال
اينجاست كه آيا ما تعارض اين تضادها را درجايي مي بينيم؟
پاسخ: تنها يك نگاه سطحي به وقايع روزانه دركشور , خود
اين واقعيت را نشان ميدهد كه يك جنگ دائمي كه موضوع اش كنترل و مهار همه اين
تنشهاي سياسي – اجتماعي و فرهنگي است وجود دارد . اين همان پتانسيل انفجاري است كه
درابتداي بحث به آن اشاره كرده بوديم.
اعدامها يك مكانيزم هميشگي
براي همين كنترل است.
همينطور مانورهاي ضداغتشاش بعنوان
مثال آنچه تحت عنوان رزمايش كوي و برزن در بسياري شهرها حتي شهرهاي كوچك اجرا
ميشود ياعمليات پيدرپي ارعاب درتهران كه به بهانه مقابله با زورگيرها صورت ميگيرد،
بخشهايي از همين جنگ است.به همين دليل وجود آمار بسيار بالاي سالانه دستگيري –
600 هزار تا يك ميليون , جاي تعجب ندارد.
البته عنصر كانوني اين جنگ،
شكنجه و تجاوز است كه از بيت خامنهاي هدايت ميشود.
اخبار مربوط به تضادها
تضاد بين زنان و رژيم زن ستيز.
به گزارش دريافتي از انديمشك جمعي از کارکنان زن دانشگاه پيام نور اين
شهر نسبت به اجباري شدن پوشش چادر در محل کار روز چهارشنبه 92.7.3 دست به تجمع اعتراضي
زدند ، از آغاز سال تحصيلي ۹۲-۹۳.اين کارکنان خواهان لغو اين اجباردر پوشش چادر شدند
و تاکنون دوبار درب مديريت دانشگاه تجمع کرده ومعترض شدند.اما هيچ پاسخ مطلوبي از سوي
مديريت نشنيدند و حتي تعدادي از آنان نيز تهديد به اخراج شدند.
تضاد بين جوانان با حاكميت سركوبگر.
پيك ايران -چند صد تن از دانشجويان دانشگاه صنعتي
اروميه در اعتراض به عملکرد رياست دانشگاه و فضاي امنيتي حاکم روز يکشنبه ۷ مهر ۹۲ در حياط دانشگاه صنعتي اروميه
تحصن کردند.
بر اساس گزارش دريافتي
در تاريخ 3 مهرماه 92 بسيج سلمان كن چند جوان را به بهانه روشن كردن ضبط قصد دستگيري
جوانان را داشت ،كه با مقاومت جوانان روبرو شده . جوانان با فرياد وسر وصدا و درگير
شدن با بسيج قصد ممانعت از دستگيري خود را داشتند ،در مقر بسيج نيز جوانان با سر وصدا
وفرياد و درگير شدن با بسيج نسبت به دستگري خود اعتراض ميكنند جوانان پس از درگيري
ومقاومت با بسيج با آوردن سندهاي ماشين خود آزاد ميشوند .
پنجشنبه شب 4 مهرماه جوانان تهراني که در حدود 40 نفر بودند در اعتراض
به تجاوز به حقوق مسلم شهروندي خود با ماموران گشت ارشاد درگير شدند اين درگيري درپي
يورش و حمله مزدوران زن و مرد گشت ارشاد به جوانان دختر و پسر تهراني و بازداشت انها
در منطقه سعادت اباد تهران رخ داد در پي اين درگيري مردمي که براي خريد امده بودند
به پشتيباني از جوانان بازداشت شده به صحنه امده و همراه با جوانان به دست زدن پرداخته
و با فرياد ولش کن ولش کن باعث ترس ماموران و در نهايت ازادي سه دختر و پسر بازداشت
شده گشتند در پايان ماموران گشت ارشاد از ترس اشوب و ازدحام مردم سراسيمه محل را ترک
کردند
تضاد بين جمعيت پرشمار بيكاران با حكومت به مثابه كارفرماي اصلي .
كارگران
اخراجي شهرداري سقز در استان كردستان در اعتراض به اخراج خود، در مقابل شهرداري رژيم تجمع کردند .
تضاد ميان كارگران با حاكميت چپاولگر.
به گزارش دريافتي از تهران امروز شنبه 92.7.6 كارگران شركت پونل در پاكدشت
در اعتراض به ا علام انحلال شركت و اخراج كارگران كماكان در اعتصاب به سر ميبرند ،
اين كارگران از روز 9 شهريورماه تا كنون در اعتصاب ميباشند
حدود هزار کارگر فصلی در ۳۰ واحد فعال کوره
پزخانه های قرچک ورامین شش ماه كار و شش ماه دويدن به دنبال حقوق شش
ماهه-ايلنا-7مهرماه 92
اشتراک دوشنبه, ۸ مهر, ۱۳۹۲چکيده :۳۰۰ کارگر کارخانه استحصال طلاي پويا
زرکان در جنوب آذربايجان غربي، به دليل رعايت نشدن اصول ايمني و بهداشت در محيط کار
روزانه در معرض مواد آلاينده صنعتي ناشي از فعاليت استخراج و توليد طلا به ويژه جيوه
و سيانور قرار دارند....
تضاد بين مخالفان واقعي اين رژيم و قشر وسيعي كه خانوادههاي اعضاي
مجاهدين، شهيدان، و صدها هزار زنداني شكنجه شده را شامل ميشود با
ديكتاتوري.
كلمه - اشتراک دوشنبه, ۸ مهر, ۱۳۹۲-چکيده :برغم اعلام
رسمى اين خبر در رسانه هاى رسمى با تاکيد بر آزادى زندانيان انتخاباتى که موجى از اميد
را در جامعه به ويژه در ميان خانواده زندانيان سياسى برانگيخت، پس از اين اعلام دادستان
کل کشور طى هفته گذشته وتاکنون هيچ يک از زندانيان سياسى از زندان هاى کشور ازجمله
اوين و رجايى شهر آزاد نشده اند
تجمع خانواده هاي زندانيان سياسي محكوم به اعدام در مقابل زندان قزلحصار
كرج
از ساعت 830 پنجشنبه 4 مهرماه ده ها تن از خانواده هاي زندانيان سياسي
مذهبي محكوم به اعدام در زندان قزلحصار كرج، در مقابل زندان دست به تحصن اعتراضي زده
اند. آنان خواستار ملاقات با فرزندان محكوم به اعدام خود هستند. روز چهارشنبه چهار
زنداني سياسي مذهبي كرد محكوم به اعدام، شامل حامد احمدي، جمشيد و جهانگير دهقاني و
كمال مُلايي و همچنين صديق محمدي را به تك سلولي هاي زندان قزلحصار منتقل كرده اند.
عفو بين المللي اخيرا براي ممانعت از اجراي حكم اعدام به رژيم ايران فراخوان داده است.
دست اندركاران زندان هيچ پاسخي به متحصنين نميدهند.
بازداشت رویا سعیدی-هرانا-5مهر92، رویا سعیدی در تیر 92 در منزل خود بازداشت شد و
ماموران ضمن تفتیش منزل وسایل شخصی وی را نیز ضبط کرده و با خود بردند. این فعال
سیاسی ۵۶ ساله که به اتهام هواداری از یکی از گروههای ضد رژيم بازداشت شده است ۷۰
روز را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ اوین سپری کرد و حدود یک ماه پیش به بند نسوان
زندان اوین منتقل شد.
تنها14 زنداني درروز 3 مهرماه در دو سري هشت وشش نفري درزندانهاي اروميه و
گوهردشت اعدام شدند.
سه تن از اعدام شدگان در اروميه از زنان زنداني
بودند. در گوهر دشت نيز يكي از اعدام شدگان يك زن بود كه بعد از تحمل 10سال حبس،
حلق آويز شد.
هشت زنداني ديگر در روزهاي 2 و 4 مهرماه در
زندان كرمان اعدام شدند (خبرگزاري وزارت اطلاعات-مهر-4مهر).
علاوه بر اينها يك زنداني نيز در روز اول مهر در زندان وكيل آباد
مشهد به دار آويخته شد. در آخرين روزهاي شهريورماه نيز سه زنداني به نامهاي خورشید محمدی، سهند علی مظفری و فرخ یکانی در زندان اروميه به دار آويخته شدند.
در يك جنايت سبعانه ديگر دژخيمان رژيم در زندان
زاهدان جسد احمد عيسي زهي، يك زنداني
23ساله را كه قبل از اجراي حكم اعدام، بر اثر سكته جان سپرده بود، به دار كشيدند تا بتوانند از اين جنايت هولناك
براي تشديد جو رعب و وحشت استفاده كنند.
اعدام شش نفر در زندان رجايي شهر
كرج-هرانا-920704، سپیده دم روز گذشته چهارشنبه ۳ مهر ماه ۵ مرد و 1زن متهم به قتل
در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.زن اعدام شده از زندان قرچك ورامين به كرج منتقل و اعدام
شده بود. اين زن به مدت ده سال در زندان بود.
اعدام هشت نفر در اروميه-هرانا-920704، ساعت 12
شب 920703، هشت زندانی که سه تن از آنها را زنان تشکیل می‌دادند در محوطه زندان
ارومیه اعدام شدند. اسامی مردان اعدام شده عبارتند از: آیدین سلامت، فیروز مدنی،
رسول کلهر، بهرام طبری و عبدالله قدسی. اسامی سه زن اعدام شده مشخص نيست.
سايت
هرانا 1/7/92 :« نوجواني كه متهم به قتل در ۱۴ سالگي بود در كازرون اعدام شد».
تضاد بين مليتهاي ستمزده با منشأ اصلي ستم و تبعيض كه همين رژيم است
تضاد پيروان مذاهب گوناگون با حكومتي كه بر تبعيض مذهبي بنا شده
اين هفته و در پي سركوب هم وطنان داراي ساير اديان خبر رسيد كه در ششم
مهر رژيم اعلام كرد كه ورود مسیحیان فارسی زبان یا افرادی که هنوز تعمید نگرفته
اند به کلیسای کاتولیک لاتین حضرت ابراهیم در تهران ممنوع است. اسقف اعظم اين
كليسا نيز تهديد شد در صورت ممانعت از ورود اين گونه افراد خودش دچار عقوبت خواهد
شد و جانشين وي نيز به همين سرنوشت دچار ميگردد.
تضاد بين طبقة متوسط حرفهيي با ارتجاع حاكم
تضاد بين فقير و غني يعني تضاد طبقاتي كه بازهم حاصلاش تقابل با
رژيم غارتگر و رانتخوار است.
خبرگزاري مهر-7 ميليون سالمند در انتظار حمايت /20 درصد سالمندان زير خط فقرند
تضاد فرهنگي شديد جامعه ايران با اين ارتجاع قرون وسطايي
تضاد مردم شهرهاي مختلف ايران با اين رژيم بر سر فجايع محيط زيستي
تضاد بين ساكنان حلبيآبادها يا به اصطلاح سكونتگاههاي غير مجاز با حكومتي كه آنها را از بسياري مواهب زندگي محروم كرده.
سپاه اين پولها را از كجا مي آورد-تسنيم-5مهر92،
ضیاء الدین حزنی فرمانده قرارگاه کوثر سپاه گفت: سپاه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون
تومان به حوزه علمیه بین‌المللی امیرالمومنین رشت کمک کرد. 2800مسجد در کشور با
کمک قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء احداث شده است. محل اعتبارات قرارگاه خاتم به
دستور فرماندهی کل سپاه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان برای تکمیل حوزه
امیرالمومنین به این پروژه کمک شده است.
تأمين شهريه 9كشور توسط رژيم-تسنيم-920704، ناصر
مکارم شیرازی از مراجع تقلید قم گفته که رژيم در حال حاضر شهریه طلاب حوزه‌های
علمیه ۹ کشور را پرداخت می‌کند. وی گفت که طلاب حوزه‌های
کشورهای هند، پاکستان، عراق، اندونزی، سوریه، لبنان، افغانستان و آذربایجان در
حال حاضر از ایران شهریه دریافت می‌کنند. این مرجع تقلید هیج اشاره‌ای به میزان
این شهریه‌ها و منابع تامین آنها نکرده است. ۲۸ شهریور سال گذشته نیز یوسف طباطبایی امام جمعه اصفهان از اداره
۲۰ حوزه علمیه در سوریه، لبنان، پاکستان و دیگر کشورهای آفریقایی از سوی علی خامنه‌ای
خبر داده بود.
آيا تضادها منحصر بهمين هاست؟خير،اينها مهمترينها بودند.همه
قشرها هر كدام به ترتيبي در رويارويي با رژيم حاكم هستند.هر چيزي موضوع دعواست.
دستيابي به درمان موضوع نارضايتي و اعتراض شديد است. به عنوان مثل تهيه دارو و
بطور خاص داروي بيماران سرطاني كه قيمت آن سر به فلك كشيده و يا ماندن داروها در
انبارهاي ايادي رژيم و گمرك و گذشتن تاريخ مصرف هاي آن و فروش چند برابر به مردم .
پنهان كاري در آمارهاي واقعي-شرق-5مهر92، وزارت بهداشت ایران اعلام كرد
که هر سه ماه ۵۰۰ نفر به شمار مبتلایان به ایدز در این کشور افزوده میشود. دامنه
گستردگی ایدز در ایران هر روز رو به رشد است. بنا بر این گزارش آماری که از سوی
وزارت بهداشت در رابطه با آخرین وضعیت بیماری ایدز
اعلام شده، نشان میدهدکه تعداد مبتلایان به ایدز از حدود ۲۱هزار نفر در سال ۱۳۸۸
به بیش از۲۶ هزار نفر تا ابتدای فروردین۱۳۹۲ رسیده است. این در شرایطی است که
کارشناسان دانشگاه‌های علوم پزشکی معتقدند آمار‌های دولتی، میزان واقعی تعداد
مبتلایان به ایدز در کشور را نشان نمیدهند.
سايت فعالين حقوق بشر و دمكراسي920704جمعي از مردم منطقه جواديه
تهران، در مقابل شعبه بيمه خدمات درماني تجمع كردند و به افزايش نرخ حق بيمه سرانه اعتراض كردند.
همينطورتهيه مسكن همينطور يا خريد غذا.
صدها تن از روستاييان روستاي دگاگه از توابع صالح آباد مريوان در
استان كردستان روز دوشنبه اول مهر در اعتراض
به نداشتن آب آشاميدني در مقابل شهرداري رژيم تجمع كردند
